Total search result: 202 (2788 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
input U |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
|
|
inputted U |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
random access U |
قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند |
|
|
gurantee U |
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند |
|
|
magnetic tape U |
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند |
|
|
magnetic tapes U |
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند |
|
|
and U |
دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد |
|
|
key |
ترکیب دو یا چند کلید که تابعی را انجام می دهند وقتی با هم انتخاب شوند |
|
|
maintenance U |
ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند |
|
|
operation U |
ترتیب ای که عملیات دستور انجام می شوند |
|
|
ended U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
|
|
end U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
|
|
ends U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
|
|
integrated U |
محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند |
|
|
ULA U |
قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند |
|
|
PSU U |
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی |
|
|
operation U |
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه |
|
|
agent U |
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند |
|
|
agents U |
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند |
|
|
main U |
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد |
|
|
frequency U |
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند |
|
|
frequencies U |
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند |
|
|
analogues U |
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال |
|
|
analogue U |
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال |
|
|
analog U |
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال |
|
|
automating U |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
|
|
automates U |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
|
|
automated U |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
|
|
automate U |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
|
|
menu U |
مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند |
|
|
menus U |
مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند |
|
|
switching U |
نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند |
|
|
logic U |
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف |
|
|
powered U |
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله |
|
|
power U |
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله |
|
|
powering U |
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله |
|
|
powers U |
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله |
|
|
microphones U |
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند |
|
|
microphone U |
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند |
|
|
loudspeaker U |
وسیله الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به صوتی تبدیل میکند |
|
|
gold contacts U |
که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند |
|
|
power U |
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی |
|
|
powering U |
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی |
|
|
powered U |
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی |
|
|
powers U |
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی |
|
|
magnetic U |
قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند |
|
|
non procedural language U |
بلکه یک مجموعه قواعدی وضع میکند که اعمال می شوند |
|
|
statement U |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
|
|
statements U |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
|
|
chip U |
قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند |
|
|
chips U |
قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند |
|
|
modes U |
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |
|
|
mode U |
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |
|
|
interference U |
اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف |
|
|
planar U |
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت |
|
|
buttoning U |
کلید هایی که اعمالی انجام می دهند |
|
|
buttoned U |
کلید هایی که اعمالی انجام می دهند |
|
|
button U |
کلید هایی که اعمالی انجام می دهند |
|
|
fourth generation computers U |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند |
|
|
concatenate U |
بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند |
|
|
crystal U |
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی |
|
|
crystals U |
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی |
|
|
slapdash U |
کاری که سرسری یا از روی بی پروایی انجام دهند |
|
|
teleconference U |
کنفرانسی که چند نفر ازمناطق دور با هم انجام می دهند |
|
|
cpu U |
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند |
|
|
circuits U |
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند |
|
|
circuit U |
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند |
|
|
optical U |
وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند |
|
|
microelectronics U |
طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات |
|
|
impedance U |
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ |
|
|
recorder U |
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی |
|
|
recorders U |
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی |
|
|
WWW U |
مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند |
|
|
add on |
مدارات سیستم ها یا دستگاه های سخت افزاری که می توانند به یک کامپیوتر متصل شوند تا حافظه و کارایی آن را افزایش دهند |
|
|
ttl U |
SOM یا مدارهای الکترونیکی دیگر یا قط عاتی که مستقیماگ به مدارهای TTL وصل هستند و آنها را اجرا می کنند |
|
|
MMU U |
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است |
|
|
charge U |
مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند |
|
|
charges U |
مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند |
|
|
adapter U |
در کامپیوتر که حاوی دستورات نرم افزاری مبدل به سیگنالهای الکتریکی است تا گرافیک را در صفحه تصویر متصل به آن نشان دهد |
|
|
impromptu U |
کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن |
|
|
omnia pressumuntur solemniter U |
اصل بر صحیح انجام شدن همه اعمال است |
|
|
machines U |
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند |
|
|
introduce U |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
|
|
introduces U |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
|
|
machined U |
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند |
|
|
machine U |
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند |
|
|
introducing U |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
|
|
introduced U |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
|
|
coincidence function U |
دروازه منط قی که تابع AND منط قی روی سیگنالهای الکتریکی ایجاد میکند |
|
|
condition U |
وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود |
|
|
record U |
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد |
|
|
demodulator U |
دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند |
|
|
script U |
مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود |
|
|
academe U |
فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره |
|
|
crunches U |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
|
|
crunched U |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
|
|
crunch U |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
|
|
colours U |
شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ |
|
|
colour U |
شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ |
|
|
fdm U |
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند |
|
|
read U |
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند |
|
|
reads U |
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند |
|
|
mouse U |
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند |
|
|
mouses U |
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند |
|
|
rosettes U |
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات |
|
|
rosette U |
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات |
|
|
ieee U |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
|
|
central U |
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل |
|
|
macbinary U |
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند |
|
|
run duration U |
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند |
|
|
demonstration U |
تظاهر به انجام عملیات کردن |
|
|
airborne vehicle U |
وسیله انجام عملیات هوابرد |
|
|
circuits U |
یچ کردن عملیات انجام میدهد |
|
|
heat treat U |
انجام دادن عملیات حرارتی |
|
|
circuit U |
یچ کردن عملیات انجام میدهد |
|
|
demonstrations U |
تظاهر به انجام عملیات کردن |
|
|
basics U |
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است |
|
|
basic U |
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است |
|
|
routing U |
عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند |
|
|
inputted U |
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند. |
|
|
activities U |
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند |
|
|
activity U |
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند |
|
|
input U |
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند. |
|
|
functions U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
|
|
functioned U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
|
|
function U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
|
|
bracket U |
چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود |
|
|
branch U |
یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند |
|
|
processes U |
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید |
|
|
process U |
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید |
|
|
branches U |
یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند |
|
|
multifunction U |
ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند |
|
|
jobs U |
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند |
|
|
job U |
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند |
|
|
electronic U |
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند |
|
|
routine U |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
|
|
routinely U |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
|
|
routines U |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
|
|
electronic cottage U |
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند |
|
|
quartz clock U |
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود |
|
|
ganged U |
وسایل که به صورت مکانیکی متصل شده اند و با یک عمل انجام می شوند |
|
|
OCP U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را طبق کد برنامه انجام میدهد |
|
|
practical extraction and report language U |
برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند |
|
|
agendas U |
لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند |
|
|
arithmetic U |
محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم |
|
|
agenda U |
لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند |
|
|
Uuencoding U |
روش تبدیل متن و فایل به قالب شبه متن تا به صورت پیام پست الکتریکی ارسال شوند |
|
|
inhibits U |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
|
|
NetBIOS U |
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد. |
|
|
arithmetic logic unit U |
بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق |
|
|
inhibit U |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
|
|
highway U |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
|
|
highways U |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
|
|
pla U |
CI که موقتا برنامه ریزی میشود تا عملیات منط قی روی داده انجام دهد |
|
|
coprocessor U |
پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد |
|
|
duty rated U |
بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد |
|
|
operator U |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
|
|
floating U |
UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد |
|
|
order U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه |
|
|
operators U |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
|
|
centralized U |
امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند |
|
|
gallium arsenide U |
ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد |
|
|
quadrature encoding U |
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند |
|
|
modals U |
1-مربوط به حالتها. 2-در ویندوز پنجرهای که نمایش داده می شوند و به کاربر امکان انجام کاری خارج از آن را نمیدهد |
|
|
modal U |
1-مربوط به حالتها. 2-در ویندوز پنجرهای که نمایش داده می شوند و به کاربر امکان انجام کاری خارج از آن را نمیدهد |
|
|
cybernation U |
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده |
|
|
alu U |
Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق |
|
|
gestalt U |
تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند |
|
|
piracy U |
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره |
|
|
shift U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
|
|
shifts U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
|
|
shifted U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
|
|
maintenance U |
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها |
|
|
prescan U |
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید |
|
|
wires U |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
|
|
wire U |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
|
|
contructive larcency U |
مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد |
|
|
operated U |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
|
|
operates U |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
|
|
universal U |
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است |
|
|
operate U |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
|
|
busier U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busies U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busying U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busiest U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busied U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busy U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
circuits U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
|
|
circuit U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
|
|
embedded code U |
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص |
|
|
crypt operating instructions U |
دستورالعملهای انجام عملیات رمز دستورات کار با رمز |
|
|
optical U |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
|
|
suffix notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید |
|
|
cifax U |
رمز کردن سیگنالهای متفرقه سیگنالهای رمز شده مختلف |
|
|
brain washing U |
مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند |
|
|
saddle bag U |
خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.] |
|
|
OS U |
نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر |
|
|
groupware U |
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است |
|
|
alt key U |
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی |
|
|
local area network U |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند |
|
|
support U |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
|
|
at U |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
|